منتشرشده در 02 مرداد 1403
گفتی که مستت میکنم پر زانچه هستت میکنم!
گفتم چگونه از کجا گفتی که تا گفتی خودآ…
گفتی که درمانت دهم بر هجر پایانت دهم…
گفتم کجا کی خواهد این گفتی صبوری باید این!
گفتی تویی دردانه ام تنها میان خانه ام…
مارا ببین خود را مبین در عاشقی یکدانه ام!
گفتی بیا گفتم کجا گفتی در آغوش بقا…
گفتی ببین گفتم چه را گفتی خدارا در خود آ…
گفتی بیا گفتم کجا گفتی میان جان ما!
گفتی مرو گفتم چرا گفتی که میخواهم تو را…
گفتی پیاله نوش کن غم در دلت خاموش کن…
گفتم مرا مستی دهی با باده ای هستی دهی!
نظرت چیه؟