نماهنگ مداحی خون و خاک و اشک حاج محمود کریمی – محرم 1403

نماهنگ مداحی خون و خاک و اشک حاج محمود کریمی – محرم 1403

منتشرشده در 22 تیر 1403
گرد و خاک میبینم روی سرت
محشر کبری شد دور و برت
رد پا ها مونده روی پرت
روی پرت روی پرت

خون و خاک و اشک
رو چشمات گِل شده
زخم تشنگی رو لبات گُل شده

برات ای ماه بی بدل
چه بلایی شد این عجل
عسل لبهات خاکی از
عجل اهلی من عسل

گرد و خاک میبینم روی سرت
محشر کبری شد دور و برت
رد پا ها مونده روی پرت
روی پرت روی پرت

ساعتی پیش بودی تو حرم و
رو عبا آوردی اکبرمو
دیدی حال زار خواهرم و دخترمو

انقده بلا به سرت اومده
که به سر زنون پدرت اومده

دیگه خونین و پرپری
حالا هم قد اکبری
توی آغوشم زیر لب
داری اسمم رو میبری

خون و خاک و اشک
رو چشمات گِل شده
زخم تشنگی رو لبات گُل شده

زینبم این بوی پیروهن یوسف رفته از دست منه
زینبم میبینی این حسنه این حسنه این حسنه

بی رمق صدا میزنه یا حسن
این امانته حسنه یا حسن

رو زمین انداخت دشمنش
روی جسمش تاخت دشمنش
به خداوندی خدا که به تیغش باخت دشمنش

یا حسن تو شور باورمی
یا کریم امید آخرمی
یا غریب یا مظلوم بی حرمی
بی حرمی بی حرمی

مثل کربلا حرم و مرقدت
باز بنا میشه ضریح و گنبدت
یه روزی تو صحن و سرا
کنار اون گلدسته هات
همه مون سینه میزنیم برای آقازاده هات

نظرت چیه؟

ahangiato